با این همه عقده و نیاز جنسی چکنم؟

پرسش:
جوان 26 ساله ای هستم که از کودکی پدر و مادر و معلم هایم خصوصاً مادرم همیشه مرا تحقیر می کردند. من همیشه دارای یک خشم فروخفته بودم. کلاس چهارم دبستان یکی از همکلاسی هایم را با مشت آن قدر زدم تا بیهوش شد و مرا از مدرسه اخراج کردند. در کلاس پنجم آن قدر خودم را کتک زدم که بیهوش شدم. همیشه حقارت را با پوست و گوشت و خونم لمس می کردم.
کلاس سوم راهنمایی فیلمی مستهجن دیدم و از آن زمان مبتلا به خودارضایی شدم. وقتی این کار رو می کردم برای یک لحظه حِس خوبی می کردم. یک لحظه فشار خشم خفتۀ درون من، تمام تنش ها و عقده ها از بین می رفت. یک لحظه حقارت را از خودم دور می دیدم؛ اما بعد از انجام خودارضایی به شدت از خودم و کارم بدم می آمد و پشیمان می شدم و حِس حقارت و خشم من بیشتر می شد و افسرده می شدم.
در بیست سالگی موضوع را به مادرم گفتم؛ مادرم گفت که تو دانشجو هستی و نمی توانی ازدواج کنی؛ چون کار نداری و پول نداری.
الان با داشتن مدرک لیسانس هنوز کار درستی ندارم و نمی توانم ازدواج کنم؛ ماهی یک میلیون تومان بیشتر درآمد ندارم.
پدر و مادرم علی رغم اینکه می دانند مبتلا به خودارضایی هستم، برای ازدواجم کاری نمی کنند با اینکه وضع مالی خوبی دارند و برای جهیزیه خواهرم صد میلیون هزینه کردند، اما برای من کاری نمی کنند.
با این همه عقده و نیاز جنسی چکنم؟ تا کی باید صبر کنم؟ تا کی باید به خدا و ائمه التماس کنم و پاسخی دریافت نکنم؟ با کوله باری از گناه چکنم؟ با عوارض خودارضایی چکنم؟

 

 


پاسخ:
احساسات تلخ و ناخوشایند شما را درک می کنیم و خوب می دانیم که در چه شرایط دشواری قرار دارید؛ البته اعتراف می کنیم که ما در مقام مشاور از درک کامل آن عاجزیم، اما برای شما که از نزدیک این گونه مشکلات و ناملایمات زندگی را مشاهده کرده اید و با جسم و جان تان آن را لمس نموده اید، طبیعتاً خیلی دردناک و زجرآور بوده که ما توان درک کامل آن را نداریم.

این را بدانید که شما تنها فردی نیستید که به پدیدۀ خودارضایی مبتلا شده اید، متأسفانه این پدیده کم و بیش بین نوجوانان و جوانان شایع است و تقریباً بیشتر افراد به خاطر کنجکاوی های جنسی، فراوانی و دسترسی آسان به انواع و اقسام محرِّک های جنسی، فزون یابی تمایلات جنسی و نیز مواجهه با فشار غریزۀ جنسی، عطش جنسی، ناکامی های جنسی که به خاطر مشکل ازدواج و تأخیر در آن دارند به این پدیدۀ زشت مبتلا می شوند. همچنین ممکن است به خاطر عادت به خودارضایی و یا کاهش تنش و اضطرابی که در وجودشان شعله گرفته به این پدیده روی بیاورند و آسیب هایی را متوجه خود کنند.

«جلوی ضرر را هر وقت بگیری منفعته!»
ابتلا به پدیدۀ خودارضایی به عنوان پایان راه نیست؛ چون راه برگشت و جبران همیشه وجود دارد و انسان می تواند با توبه حقیقی از گناه، گذشته را جبران نماید و پاکی و طهارت باطنی خویش را بازیابد و این گناه را برای همیشه کنار بگذارد و خویشتن را از بسیاری از آسیب ها و عوارض منفی و بعضاً چبران ناپذیر دور سازد.

اگر بر اثر افراط در خودارضایی به عوارضی مبتلا شده اید خوشبختانه بسیاری از عوارض ناشی از افراط در خودارضایی با ترک آن از بین می رود و جای نگرانی نیست، برخی دیگر از عوارض و آسیب های به جا مانده با دارودرمانی و برخی تکنیک های درمانی زیر نظر متخصصان قابل حل می باشد.

در بروز مشکلات زندگی تان و عوارضی که دچار شده اید هرچقدر هم شما نقشی نداشته باشید، مطمئناً در درمان و حل مشکلات تان می توانید نقش فعال داشته باشید و کاری کنید که مشکلات تان حل گردد؛ کافی است ناامیدی را کنار بگذارید، همکاری کنید و راهکارهای درمانی را تا رسیدن به نتیجۀ مطلوب پیگیری نمایید.
مطمئن باشید اگر شما همکاری کنید، درمان و حل مشکلات تان دور از انتظار نیست.

کاری که شما در کودکی و نوجوانی انجام می دادید، از آنجا که شما به ماهیت گناه آلود بودن این مسئله آگاهی نداشه اید؛ طبیعتاً گناهکار نیستند و مواخذه نخواهند شد و در نامۀ اعمال شما گناهی ثبت و ضبط نشده است؛ بر فرض اینکه بعدها بر اثر عادت به این کار خودارضایی کرده باشید و گناهکار باشید با توبه به درگاه الهی همۀ گناهان شما بخشیده می شود و باز جای نگرانی نیست؛ هرگز نباید در فضای ناامیدی قرار بگیرید و خودتان را غیرقابل بخشش و ناپاک بدانید.

یادتان باشد خطا و اشتباه در همه انسان ها به جز معصومین وجود دارد، اما مهمتر از خطا توبه از آن است که شکر خدا شما موفق به آن شده اید. پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) در روایتی می فرمایند:

«كلّ بني آدم خطّاء و خير الخطّائين التّوابين» (1)؛ «همۀ آدمیان خطا می کنند و بهترین خطاکاران توبه گرانند».
به هر حال، آنچه مسلم است این است که با توبه حقیقی، گناه انسان هر اندازه که باشد، بخشیده می شود و فرد می تواند بعد از آن، زندگی آرام و پاکی را داشته باشد.

چه بسا ممکن است اشتباهات قبلی انسان، باعث بیداری بیشتر فرد گردد به صورتی که بعد از آن بیشتر از خود مراقبت انجام دهد تا دگر باز فریب وسوسه های شیطانی را نخورد و یا قدم در وادی گناه نگذارد و نیز ممکن است برای جبران اشتباهات گذشته، تلاش بیشتری کند و راه تقوا و پاکی را بهتر از دیگران بپیماید و زندگی خداپسندانه ای را فراهم آورد. در طول تاریخ افراد گناهکار زیادی بودند که از شما گناهشان بیشتر و بدتر بود، اما برخی از آنها با توبه واقعی به درگاه الهی در زمرۀ خوبان قرار گرفتند به طوری که دیگران به مقام و منزلت شان غبطه می خورند. در تاریخ موارد زیادی از این گونه افراد همچون حر بن یزید ریاحی، فضیل بن عیاض و... گزارش شده است.

مگر نمی دانید که امام حسین (علیه السلام) با حر بن یزید ریاحی که راه را بر امام و یارانش بست و به جنگ امام زمانش آمده بود و بزرگترین گناه تاریخ را مرتکب شد چگونه برخورد کرد و چه مقام و منزلی حر بعد از شهادت در بین شهدای اسلام دارد؟!

بهتر است به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید و در ناامیدی قرار بگیرید، شمعی روشن کنید و چگونگی سازگاری با مشکلات زندگی را بیاموزید. ببینید شما برای حل مشکل تان چه کارهایی می توانید، انجام دهید چه گام های مثبتی می توانید بردارید. مهارت حل مسئله را بیاموزید و راه های برون رفت از مشکلات تان را پیدا کنید.

«به جای آنکه به تاریکی لعنت بفرستید؛ چراغی روشن کنید».

بدانید که با داشتن این روحیه به طور حتم به خواسته و هدف خود در زندگی خواهید رسید و بستری مناسب برای ارضای نیازهای غریزی خویش خواهید یافت؛ البته لازمۀ امید، عمل کردن و حرکت کردن به سوی آینده است و إلاّ صِرف امیدواری، بدون حرکت و پویایی، خوش خیالی است و مطلوب و پسندیده نیست. تلاش و کوشش، عامل نشاط و پویایى و سکون و بى تحرکى، مولّد رکود و خمودى است؛ از این روی در کنار روحیۀ امیدواری باید از هیچ گونه تلاش و کوششی دریغ نورزید، بدانید که جوینده یابنده است و شما ثمرۀ سعی و همت خود را به زودی زود خواهید دید.
امید به خدا همان توکل به خداست و بدین معناست که فرد در عین حالی که تمام امور خود را به خداوند سپرده است، خود نیز بکوشد.
به گفتۀ مولوی:
گفت آری گر توکل رهبرست *** این سبب هم سنت پیغمبرست
گفت پیغامبر به آواز بلند *** با توکل زانوی اشتر ببند
رمز الکاسب حبیب الله شنو *** از توکل در سبب کاهل مشو


گزینه های پیش روی
در مورد مشکلی که از آن رنج می برید گزینه های متعددی پیش روی شماست.
الف) شما می توانید این طور بیندیشید که «تنها راه برای تغییر شرایط و حفظ آرامش زندگی ام، تغییر رفتار دیگران مخصوصاً پدر و مادرم می باشد. آنها والدین من هستند و باید من را درک کنند و نیازهای متعددم را برآورده سازند و من را در حل مشکلاتم یاری کند».

در این نوع تفکر در واقع شما تمام راه های حل مسئله را در دست دیگران مخصوصاً در دست پدر و مادرتان می بینید. اگر آنها اصلاح شوند و همکاری کنند، کار شما اصلاح می شود و اگر اصلاح نشوند شما موفق نخواهید شد. در واقع در این گزینه، دیگران هستند که موفقیت شما را رقم می زنند.

ب) شما می توانید این طور فکر کنید که اگرچه همکاری پدر و مادرم می توانست شرایط را به نفع من رقم بزند و آرامش زندگی را حفظ نماید، ولی حالا که آنها من را درک نمی کنند و با من همکاری نمی کنند، من وضعیت موجود را می پذیرم و با شرایط کنار می آیم و هر طور شده، آرامش خود را حفظ می کنم و انرژی روانی محدود خود را صرف این مسائل نمی کنم. مسیر موفقیت را برای خودم هموار می کنم حتی اگر موانعی سر راه من باشد.

درست مانند دانه ای که در زیر انبوهی از خاک و در فشار و در تاریکی قرار دارد وقتی در همان فشار و تاریکی بارقه های امید در دل او جوانه می زند، به چیزی جز موفقیت فکر نمی کند، امید او را وادار می کند که به سمت بالا حرکت کند. اگر با سنگ یا کلوخی برخورد کند، یا در آنها نفوذ می کند و یا از کنار آن عبور می کند و آن را دور می زند. و بعد از مدتی از بین خاک ها و سنگ ها، با نشاط و طراوت سرش را بالا می آورد.

در شرایط فعلی طبیعتاً نباید به نشخوار ذهنی گذشته بپردازید، از زمین و زمان شاکی باشید، از دست والدین و معلم های تان دلخور باشید و با این شیوه لذت حال و فرصت الآن را از بین ببرید. به قول معروف: «گذشته ها گذشته» نباید امروزت را برای آن خراب کنید و حسرت آن را بخورید.

امام علی (علیه السلام) می فرماید: «فَلَا تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِكَ عَلَى هَمِّ یوْمِكَ، كَفَاكَ كُلُّ یوْمٍ مَا فِیه‏‏» (2)؛ «نگرانى‏هاى سال را بر نگرانى امروزت اضافه مکن براى امروز مشکلات خودش کافى است».

امام علی (علیه السلام) در روایت دیگری می فرماید:
«إِنَّ عُمُرَكَ وَقَتُكَ الَّذِی أَنْتَ فِیه‏ ما فات مضى و ما سیأتیك فأین قم فاغتنم الفرصة بین العدمین‏» (3)؛ «آنچه که گذشته، سپرى شده است و آنچه که مى آید آمدنش قطعى نیست و معلوم نیست که چگونه خواهد آمد، پس برخیز و میان دو عدم را غنیمت بشمار».

آن حضرت باز می فرماید:
«إِنَّمَا الدُّنْيَا ثَلَاثَةُ أَيَّامٍ يَوْمٌ مَضَى بِمَا فِيهِ فَلَيْسَ بِعَائِدٍ وَ يَوْمٌ أَنْتَ فِيهِ فَحَقٌّ عَلَيْكَ اغْتِنَامُهُ وَ يَوْمٌ لَا تَدْرِي أَنْتَ مِنْ أَهْلِهِ وَ لَعَلَّكَ رَاحِلٌ فِيه» (4)؛ «دنیا سه روز است: روزى که با هر چه در آن بود گذشت و دیگر باز نخواهد گشت؛ و روزى که در آنى و سزاوار است که آن را غنیمت دانى؛ و روزى که نمى‏دانى از آن که خواهد بود؟ و چه بسا تو در آن به دیار باقی خواهی شتافت.‏»

با این اوصاف، باتوجه به تأکیدی که در روایات وجود دارد، باید گذشته با همۀ خاطرات تلخ و شیرین آن، کمبودها و ناکامی ها را فراموش کنید و تنها از آن درس بگیرید و آن را چراغ راه آیندتان نمایید.

نشخوار ذهنی گذشته و حسرت خوردن آن اگر هیچ ایرادی نداشته باشد منجر به افزایش تنش و اضطراب روحی و روانی شما خواهد شد و ممکن است شما برای کاهش تنش مجدداً به راه های انحرافی روی بیاورید و در یک دور باطل بیفتید و بر تنش و اضطراب تان افزوده گردد.

تلقین منفی ممنوع!
همچنین نباید با تلقین منفی و به کار بردن کلمات منفی انرژی روانی خودتان را تحلیل ببرید و خودتان را ناتوان جلوه دهید.
بدون تردید، تلقین منفی اثر روانی منفی خودش را خواهد داشت و ته ماندۀ انرژی شما را هم تحلیل می برد و شما را بیشتر در ناامیدی سوق می دهد و باعث می شود که عملاً هیچ تلاشی برای تغییر وضعیت خود انجام ندهید و از زمین و زمان شاکی باشید.

در حالی که با تلقین مثبت و نیز بهره مندی از اراده و اختیار خدادادی می توانید تلاش کنید و روی پای خودتان بایستید و بسیاری از مشکلات خودتان را به دست خویش حل کنید و اسباب ازدواج تان را بدون تکیه بر کمک های خانواده تان فراهم آورید؛ این طوری لذت زندگی دوچندان خواهد شد و قدر داشته های خود را خواهید دانست.

تلقین مثبت = رمز پیروزی
یادتان باشد، یکی از عوامل مهم تقویت اراده و موفقیت در زندگی، تلقین مثبت است. انسان باید این گونه باور داشته باشد که «من می‏ توانم بر مشکلات پیروز شوم. من می‏ توانم موفق شوم. من اراده قوی و پولادین دارم» در این خصوص سخنی از ناپلئون شنیدنی است که می گوید: باید کلمه «نمی‏ شود» را از قاموس زندگی و از فرهنگ لغت محو گردد و از واژه ‏های «نمی ‏شود، نمی ‏توانم و نمی‏ دانستم» نباید استفاده کرد. نورمن وینسنت پیل روانشناس آمریکایی چنین می گوید: هرگز کلمه «نمی شود» را به کار نبرید، زیرا کاربرد این کلمه یعنی قبول آن خوب است.

خوشبختانه شما هنوز جوان هستید یقیناً موفقیت های زیادی فرا روی شما قرار دارد و شما می توانید با اراده قوی، همت، تلاش و پشتکارتان پله های ترقی و پیشرفت را بپیمایید و به موفقیت برسید و آیندۀ درخشانی را برای خود رقم بزنید؛ چرا که زندگی انسان های موفق شهادت می دهد که همگی مرد کار و زحمت بوده اند و به قول یکی از دانشمندان: «آنچه شده ام، نتیجه کار است. من در سراسر عمرم لقمه اى بدون کار و زحمت نخورده ام».
به گفته سعدی شیرازی:

نابرده رنج گنج میسر نمی شود *** مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

شما نیز با تلاش و کوشش تان یقیناً به موفقیت خواهید رسید و انگشت حیرت بر دهان همگان خواهید گذاشت. وقتی خانواده تلاش و کوشش و فعالیت های شبانه روزی شما رو هم ببینند، چه بسا به کمک تان بیایند و همه جوره کمک تان کنند.

شاید علت اصلی اینکه خانواده تان علی رغم مشکلاتی که دارند و از آن آگاه هستند، کمکی به شما نمی کنند و شما رو به حالتان رها کرده اند این باشد که آنها می بینند که شما جوانی ناراضی و... هستید یا لااقل این گونه نشان می دهید؛ در حالی که اگر به حداقل ها قانع باشید، به سهم خودتان تلاش کنید، خودتان را به آب و آتش بزنید تا کار مناسب با درآمد کافی برای خودتان بیابید و از این وضعیت خارج شوید به احتمال زیاد به کمک تان خواهند شتافت.
اگر همیشه انتظار داشته باشید دیگران برای تان قدمی بدارند و خودتان کاری نکنید، یقیناً به نتیجۀ مطلوب نخواهید رسید.

سعی کنید تمامی انرژی و تلاش تان را برای اشتغال و کاریابی و رفع موانع ازدواج به کار گیرید تا شرایط نسبی ازدواج را به دست خودتان و بدون تکیه به دیگران فراهم کنید. این طوری فرصتی برای اندیشیدن و رفتن به سراغ رفتارهای انحرافی نیز نخواهید داشت.

بدون تردید، اگر شما در راه یافتن شغل و کسب درآمد از تنبلی و ناامیدی بپرهیزید و سعی کنید همیشه تقوای الهی را رعایت کنید و بر تلاش و کوشش تان بیفزایید، این نوید وجود دارد که ان شاءالله به یاری خداوند به زودی زود گشایشی در کارتان ایجاد خواهد شد و از جایی که گمان نمی کنید، مشکل تان برطرف خواهد شد.

مطمئن باشید که خداوند در کنار همت و تلاش شبانه روزی شما، یقیناً امدادهایش را به سوی تان روانه خواهد داشت. مهم این است که انسان تن پرور، تنبل و ناامید نگردید و به جای آن بر تلاش و کوشش خویش بیفزایید.

این نکته را نیز بدانید برای کاریابی الزاماً نباید دنبال کار بسیار مناسب و با درآمد عالی باشید، بلکه همین که کار نیمه وقت و پاره وقتی متناسب با علاقه و تخصص خویش بیابید به تدریج می توانید با تجاربی که پیدا می کنید، زمینۀ کاری خویش را گسترش دهید و در کارتان خوش بدرخشید. یادتان باشد بسیاری از تجّار بزرگ و افراد موفق از کارهای جزئی و پیش پافتاده و با حقوق ناچیز شروع کرده اند و یواش یواش معروفیت و پیشرفت پیدا کرده اند.

راز عدم استجابت دعاها
اگر دعاها و توسلات شما به اجابت نرسیده عمدتاً به خاطر این است که این دنیا دارای نظام منطقی علت و معلول است و تا زمانی که علل کافی برای تحقق یک موضوع رخ ندهد آن پدیده محقق نخواهد شد و ما نیز به عنوان بندگان ضعیف الهی نباید از خداوند متعال و حضرات معصومین(علیهم السلام) توقع معجزه و انجام خرق عادت در برآورده شدن حاجات دنیوی و رفع مشکلات مان داشته باشیم و هیچ تلاشی برای فراهم شدن اسباب نداشته باشیم.

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَاب» (5)؛ «خداوند متعال از اینکه امور را از مجاری غیرعادی تدبیر فرماید، إبا دارد»؛ پس هرگز نباید انتظار بیش از حد از خداوند متعال و ائمۀ معصومین(علیهم السلام) داشت که حاجات دنیوی و رفع مشکلات تان خارج از قانون طبیعت و نظام علت و معلولی رفع شود و یا فقط از خداوند حاجت بخواهید و هیچ تلاشی برای تحقق آن نداشته باشیم.

بخش عمدۀ کار به تلاش و کوشش خود افراد بستگی دارد و خداوند متعال بسیاری از کارها را به خود انسان ها واگذار کرده است و دوست دارد که آنها به دست خویش و با سعی و تلاش خود مشکلات و موانع را از پیش روی خود بردارند و به موفقیت برسند. چنانکه در قرآن کریم آمده است «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» (6)؛ «و اینکه برای انسان بهره‏ای جز سعی و کوشش او نیست».
پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) نیز می فرمایند: «اِنَّ اللّهَ تَعالیُ كُتِبَ عَلَيْكُمُ السَّعْيُ فَاسْعَوْا» (7)؛ «خداوند متعال سعی و کوشش کردن را بر شما واجب کرده است، پس بکوشید». البته در کنار تلاش و کوشش شبانه روزی باید به خداوند نیز توکل کنیم و از او نیز درخواست کنیم و دعا نماییم؛ چرا که او مسبب الاسباب است و همه هستی تحت اراده و فرمان اوست تا اراده خداوند نباشد هیچ کاری به سرانجام نخواهد رسید.
بنابراین اگر شما می خواهید مشکلات زندگی تان حل شود، باید به سهم خویش تلاش کنید و راه های مختلف را امتحان کنید، از متخصصان و افراد باتجربه کمک بگیرید تا راهی مطمئن برای آن بیابید.
هرگز نباید در این خصوص به صِرف دعا و درخواست از خداوند بسنده کنید و یا توقع داشته باشید که معجزه ای رخ دهد و مشکلات شما یکشبه حل گردد. همان طور که گفتیم این دنیا، دنیای اسباب و مسببات است و حکمت خداوند بر این تعلق گرفته که امور از مجرای طبیعی خود و با سعی و تلاش افراد تحقق یابد.

همان طور که گفته شد، اگر خانواده تان سعی و تلاش و جربزه از شما ببینند و مطمئن بشوند که شما مرد کار و تلاش هستید و علی رغم مشکلاتی که شما دارید، از هیچ تلاشی برای رسیدن به مطلوب فروگذار نخواهد کرد و موانع ازدواج تان را به دست خویش و بدون تکیه بر دیگران با تلاشی شبانه روزی از پیش روی خود بر می دارید، آنگاه به کمک تان خواهند شتافت.

اگر حقوق تان کم هست و کفاف هزینه های ازدواج تان را نمی دهید، مثل خیلی از جوانان خودتان را با آب و آتش بزنید، شبانه روز کار کنید، دنبال کارهای دیگر بگردید و حتی دو شیفته سه شیفته کار کنید، تا بخشی از نیاز مالی ازدواج تان تأمین گردد.

ممکن است در پاسخ بگویید: «کار نیست، رفتیم نشد، الان خیلی از جوانان بیکار هستند و...»
یاتان باشد:

«اگر کسی بخواهد کاری را انجام دهد، راهش را پیدا می کند و اگر کسی نخواهد کاری را انجام دهد، بهانه اش را»

علاوه بر این، هرچقدر شما بدبخت تر و ناامیدتر باشید وضعیت شما از افرادی که شرایط بدتر از شما داشته اند و توانسته اند با همت و تلاش شبانه روزی شان به موفقیت های شگرفی در زندگی برسند و با مشکلات شان مقابله کنند، بغرنج تر نیست.

یکی از افراد موفق در این زمینه «دکتر علیرضا نبی» را می توان نام برد که با چشیدن طعم تلخ فقر، رنج و سختی های زیاد امروزه به یکی از کارآفرینان مطرح کشور تبدیل شده است و صاحب چندین کارخانه می باشد.

مصاحبۀ وی را می توانید در لینک زیر بخوانید.
http://www.asriran.com/fa/news/593372/

اگر شرایط کاری شما واقعاً سخت است، حقوق کافی ندارید، ناامیدی را کنار بگذارید و برای یافتن شغل مناسب دیگر تلاش کنید.
شنیده اید که می گویند:

«از این ستون به آن ستون فرج است»

گاهی یه تغییر کوچک در زندگی می تواند مسیر زندگی انسان را متحول کنه؛ مهم این است که ناامید و فرسوده و خسته نشویم و برای حل مشکلات مان تلاش کنیم.

اگر شما شرایط نسبی ازدواج را دارید و فقط مشکلات اقتصادی مانع آن است؛ نهایتاً می توانید با دختر مناسبی عقد کنید و مدتی را برای فراهم شدن شرایط دیگر عروسی و بهبود وضعیت مالی، عروسی را به تأخیر بیندازید و از وام هایی که دریافت می کنید جایی سرمایه گذاری کنید و برای ازدواج و هزینه های زندگی تان هزینه کنید.
این طوری بخشی از نیازهای غریزی شما برآورده می شود و نیز انگیزۀ بیشتری برای رفع موانع عروسی و تشکیل زندگی مشترک خواهید داشت.

در آموزه های دینی و تعالیم اسلامی از ازدواج به یکی از ابواب روزی ازدواج نام برده شده و ازدواج، از چیزهایی است که زمینۀ جلب روزی را فراهم می کند و در روایات به آن تأکید شده است.(8)

معرفی منابع برای مطالعۀ بیشتر:

 

  1. هاشمی علی آبادی، سیداحمد، غریزه جنسی از نگاه اسلام، تهران: کمال اندیشه تهران، 1391.
  2. حسین خانی نائینی، هادی،7 روش مهار غریزه جنسی، یزد: شهد علم، 1393.
  3. محمدی مقدم، فرید، درسنامه عفاف: سلسله مباحث مدیریت غریزه جنسی از منظر آموزه های دینی، مشهد: اعتقاد ما، 1394.
  4. بیگی، مجید، مهارت های کنترل غریزه جنسی: 12 مهارت برای رهایی از باتلاق گناهان جنسی: زنا، خودارضایی و همجنس بازی با تکیه بر اصول و مبانی اخلاق و عرفان اسلامی، مشهد: ضریح آفتاب، 1392.
  5. صدری، نوروز، فتنه نفس: غریزه جنسی و خطر خودارضایی، قم: سبط النبی، 1390.
  6. دیانت مقدم، سید مصطفی، آرامش طوفانی، قم: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، 1388.



پی نوشت ها:




  1. ابوالقاسم، پاینده، نهج الفصاحۀ (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلی الله علیه و آله)، تهران: دنیاى دانش، 1363، ص609.
  2. حر عاملى، محمد بن حسن‏، وسائل الشیعۀ، قم‏: مؤسسۀ آل البیت علیهم السلام، 1409ق، ج17، ص50.
  3. تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم‏، قم‏: دفتر تبلیغات اسلامی‏، 1366، ص222.
  4. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ‏بحارالأنوار، بیروت‏: دار إحیاء التراث العربی، ‏1403ق، ج70، ص111.‏
  5. کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، قم: دار الحدیث، 1429ق، ج1، ص488.
  6. نجم(53)، آیه 39.
  7. ابوالقاسم، ‏پاينده، نهج‌الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، تهران‏: دنياى دانش‏، 1363، ص298.
  8. طبرسى، حسن بن فضل،‏ مکارم الأخلاق‏، قم‏، شریف رضی،1370، ص196؛ ابن بابویه، محمد بن على،‏ من لا یحضره الفقیه‏، قم: ‏دفتر انتشارات اسلامى،‏1413 ق، ج3، ص385.
  9. http://www.askdin.com/showthread.php?t=64571&p=1014277&viewfull=1#post10...