عالم ذر و تاثیر آن در زندگی دنیوی انسان

در پاسخ به سؤال شما نکاتی را تقدیم می کنیم:
اولاً در مورد «عالم ذر» منابع محدودي در آيات و روايات وجود دارد. در نتيجه اختلاف در مورد اصل اين عالم و ويژگي هاي آن کم نيست اما در هر صورت آياتي(1) وجود دارد كه مفادش آن است كه از فرزندان آدم پيمان بر ربوبيت خدا گرفته شده، اما پيمان چگونه و در چه زمان بوده است، توضيحي نمي‏دهد. از اين جهت مفسران درباره اين پيمان اختلاف كرده ‏اند.(2)

ثانیاً آيت الله جوادي آملي بعد از بررسي نظريات مفسران در خصوص آيه مزبور، دو احتمال را موجه دانسته‏ اند.
أ) بيان تمثيلي: هر چند ظاهر آيه حاكي از گفت و گويي بين خدا و انسان و گرفتن اقرار است، ولي اين آيه در مقام بيان واقع نيست، بلكه مقصود صرفاً تمثيل است. خداوند از فرزندان آدم اقرار نگرفته، بلكه مراد آن است كه گويا خداوند از همه انسان‏ها اقرار گرفته است. ربوبيت خدا و عبوديت انسان به قدري روشن است كه گويا همه انسان‏ها گفتند "بلي". شيوه بيان اين آيه بيان تمثيلي است. مانند آيه يازدهم سوره فصلت كه فرمود: "سپس آهنگ آفرينش آسمان كرد و آن بخاري بود، پس از آن به زمين فرمود: خواه يا ناخواه بياييد. آن دو گفتند: فرمان‏پذير آمديم"(3) آن دو گفتند با رغبت مي‏آييم، در حالي كه در واقع گفت و گويي بين خدا و آسمان و زمين واقع نشده است.پس در آيه ميثاق (عالم ذر) امر و نهي لفظي نيست، بلكه در حقيقت تمثيل است.(4)
ب)بيان واقعي: معناي دوم كه بيش تر مورد نظر است، اين مي‏باشد كه آيه صرفاً تمثيل نيست، بلكه به لسان گفت و گو از واقعيتي سخن مي‏گويد كه در خارج رخ داده ، واقعيت اين است كه خداوند با زبان دو حجت خود با انسان سخن گفته است: يكي زبان عقل (پيمبر دروني انسان) و ديگري زبان وحي از طريق انبيا (پيامبران بيروني). اين دو حجت، خدا را به انسان مي‏نمايانند و ربوبيت او را بيان مي‏كنند. اين دو از هيچ انساني دريغ نشده است. با وجود اين دو حجت، ديگر انسان نمي‏تواند ادعاي فراموشي و غفلت كند. بنابراين، آيه ميثاق، هيچ دلالتي بر ازلي بودن انسان يا حتي هرگونه وجودي قبل از تولد براي آدمي ندارد، بلكه آيه صرفاً تمثيل است، نه بيان واقع (5) در نتيجه انتخاب دنيا و كيفيت زندگي در آن، تأثیر نوع گرایش ما در وضعیت فعلی دنیایمان و نمايش همه زندگي فرد و همه آنچه نظير اين موارد در خصوص عالم ذر بيان مي شود قابل قبول نبوده، دليل و مدركي ديني در خصوص آن وجود ندارد، بلكه خداوند است كه مقدرات عالم از جمله تقديرات زندگي را براي بندگانش رقم مي زند. البته با توجه به تفاوت هاي موجود در زندگي هريك محاسبه اي متفاوت با او در قيامت خواهد داشت تا بي عدالتي و ظلمي محقق نشود.

ثالثاً بنا بر توضيحاتي كه در خصوص اصل عالم ذر و نحوه ورود ما به دنیا داده شد، روشن مي شود كه پا به عرصه وجود گذاشتن انسان ها امري اختياري نبوده است؛ در واقع ورود همه ما به دنيا با نوعي جبر همراه است، چون ما آمدنمان به دنيا را انتخاب نكرده ايم، هرچند عدم اختيار لطمه اي به مختار زيستن و با اختيار وضعيت حيات در جهان آخرت را تعيين نمودن نمي زند. جبري بودن ورود به عالم بدان جهت است كه امكان چنين انتخابي براي ما ممكن نبود، نه اينكه امكان و حق انتخاب وجود داشت اما خداوند آن را از ما دريغ نمود. بنابراین، در خصوص عالم ذر و تمثیلی بودن آن و فقدان اختیار قبل از تولد بیان شد، نمی توان نتیجه گیری شما را صحیح و مقرون به صواب دانست، مبنی بر اینکه چون قبل از این دنیا عالم ذر وجود داشته و ما آن عالم را درک کرده ایم! پس با توجه به اعمالمان که در دنیای زر انجام داده ایم خداوند ما را بسته به اعمال خوب و بدمان در دنیا به وضعیتهای مختلفی تقسیم کرده و به ما جایگاه های خوب و بدی داده است؟ بلکه اگر عالم ذر را بعنوان یکی از عوالم واقعی قبل از خلقتمان در دنیا هم بپذیریم، از آنجاییکه در سیر نزولی قبل از خلقت و اعطای وجود و عقل و اختیار بوده، نمی تواند به اتکاء اختیار آدمی، تعیین کننده و سرنوشت ساز در وضعیت فعلی دنیای انسان باشد.(6)

بعلاوه اینکه، وضعیتی که در خصوص ظلم و ستم به کودکان و مستضعفان و محرومان همه جهان و به مسلمانان در اقصی نقاط جهان مشاهده می شود عمدتاً ناشی از شرور اخلاقی است که از یکسو اربابان زر و زور و تزویر برای تسلط بر منابع جهان و دستیابی به منافع بیشتر از هیچ ظلم و ستم و تعدی دریغ نمی کنند و از سوی دیگر عدم اتحاد و همبستگی و ضعف تدبیر و سستی جوامع بشری و اختلاف و تشتت بین مسلمانان جهان، چنین وضعیت های اسفباری را در جوامع گوناگون بشری و در کشورهای مظلوم مسلمان ایجاد کرده است. از طرفی هم این حوادث و اتفاقات، همه و همه داخل در امتحان و ابتلاء الهی است و حسابرسی عمل ظالمان و ستمی که بر مظلومان عالم می رود بر عهده خدای عادل احکم الحاکمین است.

در پایان یادآور می شویم که فلسفه عالم ذر که از آن به مقطع آغازین دنیای انسان یاد می کنیم همان فلسفه مقطع کنونی دنیاست. آفرینش انسان در دنیا، آزمایش او و نیل به مراتب کمال است که با کسب معرفت، عبادت و اطاعت خداوند به دست می آید و اینها در فلسفه آفرینش او در عالم ذر هم مطرح است؛ زیرا عالم ذر و عالم کنونی دو مقطع از دنیا هستند که هر کدام بخشی از تاریخ زندگی انسان را تشکیل می دهند. البته عالم ذر فلسفه ویژه و یا بارزتری هم دارد و آن اتمام حجت و تجلی ربوبیت پروردگار، نبوت انبیاء و ولایت جانشینان آنها به ویژه امیرالمومنین(علیه السلام)است.

موفق باشید ...

پی نوشتها______________________________________
1. اعراف(7) آيه 172 - 174.
2. برای اطلاع از دیدگاه های مختلف در باره «عالم ذر» رجوع کنید به: فطرت در قرآن، تفسير موضوعي قرآن كريم، آيت‏ الله جوادي آملي، نشر اسراء قم، فصل سوم. اين كتاب به اقوال مختلف درباره آيه ميثاق پرداخته و بعد از نقل اقوال مختلف، دو نظر را برگزیده است؛ همچنین می توانید ر.ک: به سایت مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، مبحث عالم ذر و افرینش انسان.
3. فصلت(41) آيه 16.
4. جوادي آملي، عبدالله، فطرت در قرآن، ص 123 - 126 و 135.
5. همان، ص 123 - 126 و 135.
6. ر.ک: مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، مبحث عالم ذر و افرینش انسان، با کمی تغییر.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=59946&p=950501&viewfull=1#post950501