چرا باید برای سلامتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) دعا کنیم؟

آسیب دیدن انسان فقط به واسطه دشمنان نیست! پیامبر و سایر ائمه (علیهم السلام) نیز جسمشان به اقتضاء مادی بودن، تحت تاثیر تضاد و تعارض های مادی قرار می گرفت و گاهی بیمار می‌شدند، و در منابع روایی بارها از بیمار شدن ایشان سخن گفته شده است، مانند بیماری امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) و نذر کردن سه روز روزه و سپس مراجعه فقیر و اسیر و یتیم و نزول آیات ابتدای سوره انسان(1)، یا ماجرای چشم درد امام علی (علیه السلام) در جنگ خیبر(2)، یا بیماری ایوب پیامبر (علیه السلام)(3)، و موارد دیگر.
اما آن چه که در مورد حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) استثناء شده است، زنده ماندن و عمر طولانی ایشان تا زمان ظهور است، یعنی خداوند در حق امام زمان (علیه السلام) وعده داده است که جان ایشان را تا زمان ظهور حفظ کند، و هرگز این وعده الهی تخلف نخواهد پذیرفت، اما این بدان معنا نیست که تاثیرات محیط، آب و هوا و غیره روی جسم ایشان بی تاثیر بوده و هرگز ایشان بیمار نشوند.


خواسته خداوند این است که همه چیز از طریق اسباب عادی پیش برود، همانطور که امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: «خداوند ابا دارد از اینکه امور را جز از طریق اسباب عادی خود جاری سازد»(4)
بنابراین اگر قواعد عادی مقتضی بیمار شدن امام یا نبی بشود خداوند همان را محقق خواهد کرد، مگر آنکه ضرورتی چون اثبات نبوت یا امامت در میان باشد تا شکستن قوانین طبیعی لازم باشد که آن هم از بحث خارج است.

پس مراد از دعا برای سلامتی امام زمان (علیه السلام)، دعا به منظور صحت و سلامتی ایشان از ناراحتی ها و بیماری هاست، همان طور که در دعای سلامتی امام زمان (علیه السلام)، از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است:
«اللهم ادفع عن ولیك ... و اعذه من شر جمیع ما خلقت و عن یمینه و عن شماله و من فوقه و من تحته بحفظك الذی لا یضیع من حفظته به»؛ خداوندا هر گونه بلا را از ساحت ولی خود دور گردان. و او را در پناه خود از شر تمام آن چه آفریده و ایجاد و انشا و صورت گری فرموده ای، محفوظ بدار، و او را از پیش رو و پشت سر و راست و چپ و بلایای آسمانی و زمینی محفوظ بدار، حفظ كردنی كه هر كس را آن طور محفوظ گردانی از بین نرود.(5)


_________________
1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الكتب الإسلامية، چاپ اول، 1374ش، تهران، ج 5، ص 343.
2. اربلی، بنى هاشمى‏، کشف الغمة، چاپ اول، 1381ق، تبریز،ج 1، ص 212.
3. انبیاء:83/21.
4. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، تهران، ج1، ص183.
5. طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، مؤسسة فقه الشيعة، چاپ اول، 1411ق، بیروت، ج 1، ص 409.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=60552&p=948802&viewfull=1#post948802