تشخیص کارهای خیر از شر

پرسش:
از کجا متوجه شویم کاری خیر است و کاری شر؟ با توجه به فرموده خدا کارهایی هستند که ما پسندیده می‌دانیم اما شر هستند و برعکس؟
 
 
پاسخ: 
۱.    اولین ملاک برای این که خیر و شر را بشناسیم، این است که ببینیم خداوند چه چیزی را برای ما خیر و شر معرفی کرده است چون او خالق همه چیز است و از طرفی نسبت به انسان مهربان و رئوف است. بنابراین در احکامش چیزی ندارد که بخواهد بشر را اذیت کند. خداوند در تعیین برنامه‌ها و دستوراتش، سعادت و تکامل و بخش اصلی و جاودانه ما را در نظر گرفته است. چون ما آفریده شده‌ایم تا به آن مقام والای انسانی برسیم. راهش هم این است که از خدایی که خالق ماست، راهنمایی بگیریم تا شبیه او شویم. چون این هدف خلقت است و انسان با عمل به دستورات به سعادت و کمال می‌رسد. بنابراین یکی از منابعی که باید خیر و شر را بشناسیم، قرآن کریم است. چون کتاب تخصصی است و خدا تمام فرمول‌های خلقت و قوانینش را به صورت واضح در این کتاب بیان کرده است. 
امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام می‌فرماید: «خداوند متعال كتابی هدایتگر فرو فرستاده كه خیر و شر را در آن بیان می‌كند. پس روش حق را پیش بگیرید تا هدایت شوید و از راه بدی روی گردان شوید تا به راه آیید».(۱) در قرآن کریم تمام احکام و برنامه‌های زندگی در جنبه‌های مختلف فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و... بیان شده است. امروزه تفاسیر روان بسیاری نوشته شده که با مراجعه و مطالعه آنها می‌توان به بسیاری از مفاهیم خوب و بالای قرآنی و امور خیر و شر از نظر قرآن پی برد. تفسیر نمونه آیت الله مکارم یکی از این کتب مفید و سودمند است.
 
۲.    دومین ملاک، فرمایشات معصومان علیهم السلام است.(۲) با جستجوی کلید واژه‌هایی مانند «خیر الناس» «خیرالامور» «خیرکم» که به معنای بهترین مردم، بهترین کار، بهترین شماست می‌توان با خیل عظیمی از کلمات گهربار اهل بیت مواجه شد. به عنوان نمونه ایشان یکی از بهترین ملاک‌های خیر و شر بودن امور را به صورت کلی این می‌دانند که آن کار انسان را به بهشت برساند و از دوزخ دور کند. امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «آن خوبی كه در پی آن آتش دوزخ باشد، خوب نیست و آن بدی كه به دنبالش بهشت باشد، بد نیست.»(۳) یعنی آنچه باعث ساختن معاد می‌شود خیر است و آنچه آخرت انسان را به باد می‌دهد شر است. نتیجه این بیان لزوم مراعات معاد و دستورات شریعت اسلام برای دستیابی به خیر وشر است.
 
۳.    سومین ملاک اساسی برای دستیابی به ملاک خیر و شر، اموری است که نزد عقلا خیر یا شر محسوب می‌شود و هر انسانی خیر و شر بودن آن را تأیید می‌کند مانند خوبی عدالت یا بدی ظلم. همچنین سیره و روش عاقلان در همه جا در بسیاری اوقات گره گشاست. بسیاری امور است که خوبی یا زشتی‌شان با جوهره انسانیت کشف می‌شود و نیاز به وحی و بیانات الهی و اهل بیت(ع) ندارد. مثلا جوانمردی یا احسان و خدمت به بشریت و... را همه خوب می‌دانند و نامردی و یا آسیب زدن به نعمت‌ها و دستاوردها و محیط زیست و... را همه عقلا بد می‌دانند و همین کافی است.
 
۴.    اما در مورد این که گفتید کارهایی هستند که ما پسندیده می‌دانیم اما شر هستند و برعکس باید بگوییم بله گاهی صورت کار قشنگ نیست؛ ولی به نفع ماست مثل داروی تلخی که پزشک تجویز می‌کند ولی به نفع مریض است. اما وقتی ملاک‌های اصلی و اساسی یعنی شناخت قرآن و کلام معصومان و استفاده از عقل و عقلا را داشته باشیم دیگر در این موارد نیز به مشکل برخورد نمی‌کنیم. مثلا قرآن صبر در برابر بد اخلاقی همسری که رفتاری ناخوشایند دارد دارای ظاهری ناراحت کننده ولی در اصل خیر دانسته است.(۴) چون این صبر باعث رشد و تکامل دنیوی و اخروی می‌شود. جهاد در راه خدا را خیر دانسته در حالی برخی او را ناخوشایند می‌داند(۵) چون باعث حفظ کشور و ناموس و... می‌شود. یا برعکس اعلام می‌کند که آسایش و افزایش نعمت برای کافران و گنهکاران ظاهرا خوشایند است ولی در واقع برایشان شر است(۶) چون در واقع انسان را به سقوط و بدبختی نزدیک می‌کند. با دقت در این آیات می‌توانیم همان ملاک اساسی که در بیانات معصومان اشاره کردیم را پیدا کنیم. یعنی ملاک خیر و شر بودن آن است که انسان را به تکامل و عاقبت به خیری و بهشت برساند یا از سقوط انسانی و آتش دوزخ نجات دهد. اگر کسی ملاک‌های خیر و شر را خوب بشناسد در این مرحله دچار خطا نخواهد شد.
 
نتیجه:
اگرچه مفهوم شناسی خیر وشر مباحث طولانی معرفت شناختی و فلسفی می‌طلبد ولی می‌توان با بررسی و مراعات ملاک‌های خیر وشر تا حد زیادی در این مسیر حرکت کرد. معرفت و شناخت نسبت به قرآن و دستورات متعالی آن، بررسی کلام معصومان و استفاده از عقل و روش عاقلان در بازشناسی خیر از شر راهگشاست و با علم به این ملاک‌ها دیگر انسان دچار خطای در تشخیص که قرآن به آن اشاره کرده نخواهد شد.
 
 
 
منبع جهت مطالعه در بیماری و شفا:
کتاب معناشناسی خیر و شر: احمدرضا اخوت
 
پی نوشت‌ها:
۱.  «إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ أَنْزَلَ كِتَاباً هَادِیاً بَینَ فِیهِ اَلْخَیرَ وَ اَلشَّرَّ فَخُذوا نَهجَ الخیر تَهتَدوا وَ اصْدِفوا عَن سَمتِ الشَّرِّ تَقصِدوا» سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، هجرت، قم، چاپ: اول، ۱۴۱۴ ق، ص۲۴۲
۲. «إن ذكر الخیر كنتم أوّله و أصله و فرعه و معدنه و مأواه و منتهاه.» شبخ صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا علیه‌السلام، نشر جهان - تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۷۷
۳.  «ما خَیرٌ بِخَیرٍ بَعدَهُ النارُ، و ما شَرٌّ بِشَرٍّ بَعدَهُ الجَنَّةُ..» كلینی، محمد بن یعقوب، الكافی،‌دار الكتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۸، ص۲۴
۴. «فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَی أَنْ تَكْرَهُوا شَیئًا وَیجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیرًا كَثِیرًا» سوره نساء، آیه ۱۹
۵. «كُتِبَ عَلَیكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسَی أَنْ تَكْرَهُوا شَیئًا وَ هُوَ خَیرٌ لَكُمْ وَعَسَی أَنْ تُحِبُّوا شَیئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ» سوره بقره، ایه ۲۱۶
۶. «وَلَا یحْسَبَنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ» سوره آل عمران، آیه ۱۷۸