اطاعت از زن و سقوط در جهنم!

پرسش:
لطفا نظرتان را راجع به این حدیث که در فضای مجازی بین گروه ها پخش می شود اعلام بفرمایید. «هرکه اطاعت زن خود بکند خدا او را سرنگون در جهنّم اندازد.»

 

پاسخ:

حدیث بطور کامل آورده نشده است؛ اگر ادامه حدیث آورده می شد، فضای حدیث، مشخص می کرد که منظور از اطاعت مرد از زن، اطاعت در بی عفتی و بی اخلاقی و یا اطاعت در اموری است که زمینه ساز بی عفتی و بی اخلاقی می شود و مفسده آور است.

متن کامل روایت این است:

«... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلى اللّه عليه و آله)‏ مَنْ أَطَاعَ امْرَأَتَهُ أَكَبَّهُ اللَّهُ عَلَى وَجْهِهِ فِي النَّارِ قِيلَ وَ مَا تِلْكَ الطَّاعَةُ قَالَ تَطْلُبُ مِنْهُ الذَّهَابَ إِلَى الْحَمَّامَاتِ وَ الْعُرُسَاتِ وَ الْعِيدَاتِ وَ النِّيَاحَاتِ وَ الثِّيَابَ الرِّقَاقَ‏ [فَيُجِيبُهَا]»

امام صادق (عليه السلام) فرمودند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) فرمودند: هركس از همسرش اطاعت كند، خداوند او را با صورت در آتش دوزخ مى ‌افكند. از حضرت سؤال شد آن اطاعت كدام است‌؟ فرمودند: زن از شوهر بخواهد كه به حمام‌ ها، عروسى ‌ها، جشن‌ هاى عيد و مراسم‌ هاى عزادارى برود و هم ‌چنين لباس ‌هاى نازک بطلبد (و شوهر اطاعت نمايد).(1)

شارحان نیز این اطاعت را ناظر به مواردی دانسته اند که زن برای تفریح و خوشگذرانی می خواهد در این اجتماعات و این مکان ها حاضر شود؛ از طرفی محیط حمام که عاری از لباس هستند و یا مجالس عروسی که با پوشیدن لباس نازک، بدن پیداست و...؛ زمینه گناه و گرایش به معصیت فراهم است و مفسده آور است؛ لذاست که در این روایت، چنین اطاعتی مورد نهی و نکوهش قرار گرفته است. حتی احتمال داده اند به آن زمان و یا شهرهای خاصی در آن زمان، ناظر است. (2)

«شیخ حر عاملی» نیز این روایت را تحت چنین عنوانی آورده: «بَابُ كَرَاهَةِ الْإِذْنِ لِلْحَلِيلَةِ فِي غَيْرِ الضَّرُورَةِ فِي الذَّهَابِ إِلَى الْحَمَّامِ وَ الْعُرْسِ وَ الْمَأْتَمِ وَ لُبْسِ الثِّيَابِ الرِّقَاقِ وَ تَحْرِيمِ ذَلِكَ مَعَ الرِّيبَةِ وَ التُّهَمَةِ وَ الْمَفْسَدَة»(3)

یعنی ایشان نیز این روایت را ناظر به زمینه گناه، مفسده و مورد اتهام قرار گرفتن، می داند.

 

بنابر این:

این روایت به صورت ناقص آورده شده و اگر روایت به صورت کامل آورده شود، مشخص است که مطلق نبوده بلکه به اطاعت در بی عفتی و بی اخلاقی و به اطاعتی که زمینه ساز گناه و مفسده است ناظر می باشد.

 

 پی نوشت ها:
1. کلینی، الكافي، محقق/مصحح: غفاری و آخوندی، انتشارات دارالکتب اسلامیه ـ تهران، 1407ق، چاپ چهارم، ج ‏5، ص 517، ح 3؛ ابن بابويه، من لا يحضره الفقيه‏، محقق/مصحح: غفارى، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏ ـ قم، 1413ق، ‏چاپ دوم‏، ج ‏1، ص 115، ح 241.
2. ر.ک: فيض كاشانى، الوافي‏، ناشر: كتابخانه امام أمير المؤمنين على (عليه السلام‏) ـ اصفهان‏، 1406 ق‏، چاپ اول‏، ج ‏6، ص 593؛ مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‏، محقق/مصحح: رسولى محلاتى، ناشر: دار الكتب الإسلامية ـ تهران‏، 1404ق‏، چاپ دوم‏، ج ‏20، ص 333 و 334.
3. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، محقق و ناشر: مؤسسة آل البيت (عليهم السلام‏) ـ قم‏، 1409 ق‏، چاپ اول‏، ج ‏2، ص 49، باب 16.

http://askdin.com/comment/1049134#comment-1049134