آیا حدیث"من مات" شامل ولی فقیه هم می شود؟

پرسش:
آیا روایت «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» به جز امام زمان(علیه السلام) قابل تعمیم به مثل ولی فقیه هم هست؟

 

 

پاسخ:

خیر؛ زیرا موضوع این روایات، امام شناسی، شناخت حجت های الهی، امامان معصوم و اوصیای پیامبر (صلی الله علیه و آله) در هر عصر و زمان است تا انسان ها با شناخت و نیز اطاعت و پیروی از ایشان، در مسیر هدایت و سعادت حرکت کرده و  از گمراهی و ضلالت، رهایی یابند.

 

 

«إِنَّ سَلْمَانَ قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّكَ قُلْتَ: «مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»، مَنْ هَذَا الْإِمَامُ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مِنْ أَوْصِيَائِي يَا سَلْمَانُ. فَمَنْ مَاتَ مِنْ أُمَّتِي وَ لَيْسَ لَهُ إِمَامٌ يَعْرِفُهُ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

سلمان فارسی محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله) عرض می کند: یا رسول الله! شما فرموده اید "کسی که بمیرد و امامی نداشته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است"، این امام کیست؟

 

پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: از اوصیای من است ای سلمان! پس هر کس از امت من بمیرد و امامی نداشته باشد که آن را بشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است. (1)

 

روایتی دیگر

 

«قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) حَدِّثْنِي عَمَّا بُنِيَتْ عَلَيْهِ دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ ... فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) وَ الْإِقْرَارُ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ... وَلَايَةُ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ مَنْ مَاتَ وَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ‏» فَكَانَ عَلِيٌّ (علیه السلام) ثُمَّ صَارَ مِنْ بَعْدِهِ الْحَسَنُ ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ الْحُسَيْنُ ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ هَكَذَا يَكُونُ الْأَمْرُ إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَصْلُحُ إِلَّا بِإِمَامٍ وَ مَنْ مَاتَ لَا يَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»

 

راوی می گويد: به امام صادق (عليه السلام) عرض كردم: پايه ‌هایى كه اسلام بر آن نهاده شده را برایم بیان فرمایید... امام فرمودند:

 

شهادت دادن به يگانگى خدا و اين كه محمد (صلى اللّٰه عليه و آله) رسول خداست ... و ولايتى كه خداى عزوجل به آن امر فرموده و آن ولايت آل محمد (صلى اللّٰه عليه و آله) است، زيرا رسول خدا (صلى اللّٰه عليه و آله) فرمود: هر كه بميرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهليت مرده است. خداى عزوجل فرمايد «اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد رسول و واليان امر از خودتان را» والى امر على (عليه السلام) بود و پس از او حسن، و پس از او حسين و پس از او على بن الحسين و پس از او محمد بن على، سپس امر امامت همين گونه باشد [به پسر امام سابق رسد] همانا زمين بدون امام، اصلاح نمی شود، و هر كه بميرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهليت مرده است.(2)

 

 

روایتی دیگر

«وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْإِمَامَةِ فِيمَنْ تَجِبُ وَ مَا عَلَامَةُ مَنْ تَجِبُ لَهُ الْإِمَامَةُ فَقَالَ لِي‏... عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ... وَ بَعْدَهُ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَيْنُ سِبْطَا رَسُولِ اللَّهِ... عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ ثُمَّ ابْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ (صلوات الله علیهم) إِلَى يَوْمِنَا هَذَا وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ إِنَّهُمْ عِتْرَةُ الرَّسُولِ (صلی الله علیه و آله)... وَ إِنَّ مَنْ مَاتَ وَ لَا يَعْرِفُهُمْ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ...»

راوی از امام صادق (علیه السلام) از امامی که اطاعت از او واجب است و نیز از نشانه و شناسایی امام، می پرسد، امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: ... علی بن ابیطالب امیر مؤمنان... و بعد از او حسن و حسین، دو سبط رسول خدا... بعد علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی، سپس فرزند حسن بن علی (صلوات الله علیهم) تا روزگار ما، یکی بعد از دیگری؛ به درستی که آن ها عترت پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستند...؛ کسی که بمیرد  و نسبت به آن ها شناخت و معرفت نداشته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است.(3)

 

 

بنابر این:

این روایات به جایگاه و شأن امامت اشاره دارند و مراد از لفظ «امام» در این روایات، امام معصوم و حجت الهی است.

 

فقیهان و عالمان دینی، از طرف امام معصوم، نیابت عام دارند تا تعالیم دینی را برای سایرین بیان کنند، لذا اعتبار قول فقیهان و عالمان دینی، به خاطر همین انتساب و مستند بودن به آیات قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) است.

 

از اینرو گرچه فقیهان و عالمان دینی نیز کلام معصومین را برای سایرین بیان کرده و تعالیم دینی را آموزش می دهند ولی این روایات ناظر به امام شناسی و اوصیای الهی است که در این عصر و زمان، حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حجت الهی و امام زمان هستند.

 

 

پی نوشت ها:
1. هلالی، سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس هلالی، قم ـ الهادی، چاپ اول‏، 1405ق، ج ‏2، ص 932، حدیث 71.
2. کلینی، الكافي، محقق/مصحح: غفاری و آخوندی، انتشارات دارالکتب اسلامیه ـ تهران، 1407ق، چاپ چهارم، ج ‏2، ص 21، ح 9.
3. ابن بابویه (صدوق)، كمال الدين و تمام النعمة، انتشارات اسلامیه، ج ‏2، ص 336 و 337، ح 9.

http://askdin.com/comment/1035338#comment-1035338