عذاب خداوند چگونه با صفات رحمان و رحیم و عادل سازگار است؟


پرسش:
آیا در میان اقوامی چون قوم عاد و ثمود که مورد خشم و غضب خدا قرار گرفته و نابود شده اند هیچ زن و فرزندان بی گناهی وجود نداشته اند؟ چرا باید چندین شبانه روز عذاب کشیده و نابود شوند؟ این چگونه با صفات رحمان و رحیم و عادل و غیره سازگار است؟


پاسخ:
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:
خداوند عادل ترین است و کسی در عدالت با او برابری ندارد، عذاب های الهی نیز کاملا در همین چارچوب وعادلانه هستند.
اگر دقت کنید متوجه میشوید این عذاب ها اولا در مورد اقوامی بوده است که قاطبه مردم، یعنی تقریبا تمامی آن امت جز عده معدودی گرفتار کفر و مانند آن باشند، و ثانیا کفر و دشمنی آنها از روی لجاجت باشد، نه جهل!

یعنی حق بر ایشان روشن، و حجت تمام شده باشد، همان طور که قرآن کریم می فرماید:
«وَ ما كانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرى‏ حَتَّى يَبْعَثَ في‏ أُمِّها رَسُولاً يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِنا وَ ما كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرى‏ إِلاَّ وَ أَهْلُها ظالِمُون‏»؛ و پروردگارت بر آن نبوده است كه شهرها را نابود كند، تا آنكه [پيش از نابودى‏] در مركز آنها پيامبرى برانگيزد كه آيات ما را بر آنان بخواند، و ما [در هيچ حالى از احوال‏] نابودكننده شهرها نبوده‏ايم مگر در حالى كه اهلش ستمكار بوده‏اند.(1)
بنابراین کسی که در واقعه ای نبوده نباید خدایی که بوده و عدالتش با براهین عقلی اثبات شده، و خودش نیز می گوید من ظلم نمی کنم را متهم کند! خود خداوند می فرماید:
«إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ مِثْقالَ ذَرَّة»؛ خداوند به اندازه ذره ای به کسی ظلم نمی کند.(2)
«إِنَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُون‏»؛يقيناً خدا هيچ ظلمی به مردم نمی کند، ولى مردم هستند که بر خود ستم مى‏ ورزند(3)


نکته دوم:
در برخی روایات آمده که در عذاب هایی مانند عذاب قوم نوح، خداوند پیش از نزول عذاب زنان را عقیم کرد تا هنگام نزول بلا فرزندی در میان نباشد، امام رضا(علیه السلام) در پاسخ به سوالی در همین رابطه می فرمایند:
«مَا كَانَ‏ فِيهِمُ‏ الْأَطْفَالُ‏ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْقَمَ أَصْلَابَ قَوْمِ نُوحٍ وَ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ أَرْبَعِينَ عَاماً فَانْقَطَعَ نَسْلُهُمْ فَغَرِقُوا وَ لَا طِفْلَ فِيهِمْ وَ مَا كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِيُهْلِكَ بِعَذَابِهِ مَنْ لَا ذَنْبَ لَه‏»؛ در بین آنان اطفالی نبوده است، چون خداوند مردان و زنان قوم نوح را چهل سال عقیم کرد، پس غرق شدند در حالی که کودکی در میانشان نبود؛ و خداوند هرگز کسی را که گناهی بر او نیست با عذابش هلاک نمی کند.(4)

اگرچه این سوال در مورد طوفان نوح بوده است، اما قسمت پایانی پاسخ امام رضا(علیه السلام) که به طور کلی قاعده ای بیان می کنند که خداوند هرگز بی گناهان را با عذابش هلاک نمی کند، این نظر را تقویت می کند که در میان سایر اقوام عذاب شده هم احتمالا کودکی نبوده باشد.

نکته سوم:
از ظاهر آیات و روایات فهمیده میشود که در هنگام عذاب الهی، انبیاء به آن اقلیت مومن برای خروج از آن منطقه هشدار داده ، یا آنها را با خود می برده اند تا بی گناهی عذاب نشود، همانطور که در جریان عذاب قوم لوط قرآن کریم چنین اشاره دارد:
«وَ لَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى‏ قَالُواْ إِنَّا مُهْلِكُواْ أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ إِنَّ أَهْلَهَا كَانُواْ ظَلِمِينَ* قَالَ إِنَّ فِيهَا لُوطًا قَالُواْ نحَْنُ أَعْلَمُ بِمَن فِيهَا لَنُنَجِّيَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابرِِين‏»؛ و زمانى كه فرستادگان ما با بشارت [ولادت اسحاق‏] نزد ابراهيم آمدند، گفتند: ما يقيناً اهل این شهر(قوم لوط) را نابود مى‏كنيم زيرا اهل آن ستمكاراند. (ابراهیم) گفت: لوط در آنجاست. گفتند: ما به كسانى كه در آنجا هستند، داناتريم، حتماً او و خانواده‏اش را نجات مى‏دهيم، مگر همسرش را كه از باقى‏ماندگان خواهد بود.(5)

یا در مورد نجات پیروان حضرت شعیب(علیه السلام) می فرماید:
«وَ لَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نجََّيْنَا شُعَيْبًا وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَ أَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فىِ دِيَرِهِمْ جَاثِمِين‏»؛ و هنگامى كه عذاب ما رسيد، شعيب و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند، با رحمتى از سوى خود نجات داديم، و كسانى را كه [به آيات ما] ستم كردند، فرياد مرگبار فرا گرفت، پس در خانه‏هايشان به رو در افتاده جسمى بى‏جان شدند.(6)

یا در مورد نجات پیروان حضرت صالح(علیه السلام) می فرماید:
«فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نجََّيْنَا صَالِحًا وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَ مِنْ خِزْىِ يَوْمِئذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِىُّ الْعَزِيزُ* وَ أَخَذَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فىِ دِيَارِهِمْ جَاثِمِين‏»؛ پس هنگامى كه فرمان ما [بر عذاب آنان‏] فرا رسيد، صالح و آنان را كه همراه او ايمان آورده بودند با رحمتى از سوى خود نجات داديم، و از خوارى و رسوايى آن روز [رهايى بخشيديم‏]. مسلماً فقط پروردگارت نيرومند و تواناى شكست ‏ناپذير است. و كسانى را كه ستم كردند، فرياد مرگبار فروگرفت، پس در خانه هايشان به رو درافتاده جسمى بى‏جان شدند (7)

نکته چهارم:
نکته مهم دیگری که باید توجه بفرمایید این است که یک حادثه واحد می تواند برای برخی در حکم عذاب باشد و برای برخی در حکم مصیبت. صرف اینکه یک عده با سیل و زلزله و مانند آن کشته شوند ظالمانه نیست، اگر کشته شدن بندگان با سیل و رعد و برق و صاعقه و زلزله ظلم باشد، خب امروز هم نباید انسان بی گناهی در سیل و زلزله و مانند آن کشته شود در حالی که به وفور اتفاق می افتد. بنابراین چنین کشته شدن هایی ظلم نیست! بلکه عذاب بودن یا نبودن این ها بستگی به نوع نگاه خداوند و نوع حسابرسی است که در قیامت نسبت به این حادثه و تحمل سختی های آن خواهد داشت.

مثلا این که می فرمایند فلان گناه موجب خشکسالی میشود، یا فلان گناه موجب بلاهای آسمانی میشود، طبیعتا این حوادث طبیعی طبق قوانین اثر خود را می گذارند، تا اینجا همه چیز برای انسان گنهکار و نیکوکار یکسان است، اما آنچه که این تساویِ به ظاهر ناعادلانه را عادلانه می سازد تفاوت بعد از این حادثه است، که یکی در قبال آن پاداش و عوض میگیرد، اما برای یکی مجازات و عذاب حساب میشود.

بنابراین میشود که سیل یا زلزله ای بیاید و طبق قوانین طبیعی انسان هایی را از بین ببرد، اما این هلاکت برای برخی عذاب باشد، و برای برخی موجب ارتقاء درجه شده و عوض داشته باشد.


پی نوشت ها:
1. قصص:59/28.
2. نساء:40/4.
3. یونس:44/10.
4. صدوق، محمد بن علی، التوحید، نشر جامعه مدرسين‏، قم، چاپ اول، 1398ق، ص392
5. عنکبوت:29/ 31و32.
6. هود:94/11.
7. هود:11/ 66و67.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=63482&p=997391&viewfull=1#post997391