آب بودن کافی است و «کرّ» بودن، شرط نیست



پرسش:
آیا «كُرّ» بودن در پاكى، پاک کنندگی، انفعال ناپذيرى و متنجس نشدن آب شرط است؟ آیا از اطلاق آیات قرآن (1)، سنت قطعیه، دلیل عقلی(2) و نظر بعضی علما استفاده نمی شود که چون آب در اصل خلقت، «طهور» و «مطهِّر» (پاك و پاك كننده) است، و آب زمين از همان آب آسمانی است (3)، پس بنا بر اطلاق آیه، آب بودن کافی است و «کرّ» بودن، شرط نیست و حتی آب قلیل به مجرد برخورد با نجاست، متنجس نمی شود بلکه حتما باید رنگ و طعم و بوی آب تغییر کند؟

پاسخ:

1.آیه در مقام بیان جزییات آب های مختلف نیست، وصف جنس را با احکام مصادیق آن خلط نکنید:
اطلاق آیه تنها چیزی را در برمی گیرد که در مقام بیان آن باشد. توضیح آنکه آیات و جملاتی مانند «أنْزَلْنا مِنَ السَماءِ ماءً طَهُورا» (فرقان/ 48)، به اصل موضوع یعنی فرو فرستادن یک طهور اشاره دارد و در مقام بیان جزییات نیست. مثلا اینکه این طهور، به چه اشکالی در می آید (مایع، یخ جامد، بخار)، به چه صورتهایی در دسترس انسان قرار خواهد گرفت (چاه، رودخانه، لوله کشی و ...)، چه انواعی دارد (جاری، کر، قلیل) و ... و نیز هر کدام از این اشکال، انواع و صورتها، به چه صورتی می توانند طهور باشد، در چه صورتی نجس می شود یا اگر نجس شد چگونه پاک می شود، هیچکدام در آیه نیامده است و آیه هم در مقام بیان آنها نیست.
آیاتی که در سوال ذکر شده، در مقام بیان پاک بودن و پاک کنندگی اصل و کلیت جنس آب است. اما احکام مصادیق مختلف این جنس و حالات و موارد مختلف آن، باید با جملات دیگری در قرآن یا روایات بیان شود. اگر صرف بیان وصف پاک بودن آب در خلقت اولیه اش، دلیلی بود بر طهارت آب در همه حالات (یعنی تمام جزییات را در خود می داشت)، از این آیه «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُورا»؛ پروردگارشان با شرابی پاک آنها را سیراب می کند(4)، شبهه طهوریت شراب احتمال داده می شد. در حالیکه وصف «طهور» در مقام بیان جزییات نیست، همان طور که با آوردن آیه «خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً»؛ بشری را از آب آفرید،(5) در کنار این آیات نمی توان حکم به طهارت نطفه نمود.

2.بررسی احادیث مورد سوال:
حدیث اول: «خَلَقَ‏ اللَّهُ‏ الْمَاءَ طَهُوراً لَا يُنَجِّسُهُ شَيْ‏ءٌ إِلَّا مَا غَيَّرَ لَوْنَهُ أَوْ طَعْمَهُ أَوْ رِيحَهُ.»(6) این حدیث در منابع اولیه شیعه وجود ندارد و شیخ حر عاملی هم آن را ازکتاب «معتبر»، اثر «محقق حلی
» (م 676) که از علمای قرن هفتم است، نقل می کند. بزرگان این حدیث را از اهل سنت و بدون سند ارزیابی کرده اند.(7)
حدیث دوم: «الْمَاءُ يُطَهِّرُ وَ لَا يُطَهَّرُ.»(8) این حدیث، طهوریت جنس آب را بیان می فرماید و در مقام بیان جزییات مربوط به انواع آب و یا نجاست و طهارت نیست.
حدیث سوم (و چهارم): «الْمَاءُ كُلُّهُ طَاهِرٌ حَتَّى يُعْلَمَ أَنَّهُ قَذِرٌ»
(9)، ربطی به اقسام آب و نحوه نجس شدن آب قلیل و کر و ... ندارد. بلکه از شرط بودن علم در احتراز از نجس بحث کرده و شک را بی اثر اعلام می کند. یعنی آبی که تنجس آن مشکوک است -چه قلیل و چه کر-، همچنان طاهر است مگر اینکه واقعا علم به نجاست در کار باشد.

3.بررسی دلیل عقلی مورد ادعا:
(ادعا: در سرزمين داغ و كم آب حجاز، هرگز كسى در آب «كرّ» -آب زياد-، به آن اندازه نجاست نمى افكند كه دگرگونش كند. مگر می شود در سرزمین قحطی زده، وحی بیاید که آب قلیل به مجرد برخورد با نجاست، حتی بدون تغییر، باز هم نجس است؟)

دلیل مورد ادعا، عقلی نیست، بلکه از سنخ مصلحت سنجی عرفی (استحسان) می باشد که در ادله شرعی، اعتباری ندارد. اینکه سرزمین حجاز کم آب یا گرم است یا چگونه به آب دسترسی پیدا می کنند ربطی به حوزه عقل نظری (که کار آن هستی شناسی از راه مفاهیم کلی است) ندارد. عقل عملی هم با اعتباریات و عدل و ظلم سر و کار دارد که مصادیق کلی و جزیی فراوانی دارند و تنها برخی از آنها قابل تشخیصند، شناخت اکثر مصادیق آنها، نیاز به آیه و روایت دارد. مثلا نجاست، طهارت، انواع آب از جهت تطهیر کنندگی یا کیفیت نجس شدن آب از امور عقلی نیست.
کم آبی یا قحطی، می تواند به عنوان شرایط خاص مطرح باشد و حکمی خاص یا حتی استثنایی داشته باشد، اما نمی تواند به عنوان یک دلیل عقلی بر آیات و روایات حاکم شود و ظهور کلمات را عوض کرده و در معنی آن تغییری ایجاد کند. آیا اگر این آیات در سرزمین سبز و پر آبی نازل می شد، باز هم می توانستیم کم آبی یا قحطی را به عنوان یک قرینه عقلی و قطعی، بر ظهور کلمات و جملات حاکم کنیم؟

4. نظرات علما:

بررسی تفصیلی نظر چند نفر از علما، یک مساله تخصصی فقهی و اصولی است که از مقام کنونی (بررسی کلیت فضای آیات و روایات) خارج است. از آنجایی که منابع فهم شریعت، نقل و عقل است، تنها به بررسی آیات و روایات مذکور در سوال و آنچه دلیل عقلی پنداشته شده بود، پرداختیم.


پی نوشت:
1. «وَ أنْزَلْنا مِنَ السَماءِ ماءً طَهُورا»،
از آسمان آبِ طهور فرستادیم، فرقان/ 48؛ «لِيُطَهِّرَ كُمْ بِهِ»، كه ناپاك ها و ناپاكيزگى ها را با آن پاك كند، انفال/ 11.
2. دلیل عقلی مورد ادعا و روایات مورد سوال، در «بررسی دلیل عقلی و بررسی احادیث» ذکر شده است.
3. «وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنّاهُ فِى الاْرضِ وَ إنّا عَلى ذَهابٍ بِه لَقادِرُونَ»، و از آسمان آبى با اندازه و مقدار مشخص، فرو فرستاديم و در زمين ساكنش كرديم و اگر بخواهيم آن را باز پس مى بريم،
مؤمنون/ 18.
4. سوره انسان/ 21
5. سوره فرقان/ 54
6. «خداوند آب را پاک آفرید، چیزی آن را نجس نمی کند مگر رنگ، طعم یا بویش را تغییر دهد»، شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج ‏1، ص 135، ح 330- 9، - قم، چاپ: اول، 1409 ق.
7.
«و قال الشيخ البهائي قدس سره: ... و ما ينقل من قوله صلى الله عليه و آله: "خلق‏ الله‏ الماء طهورا لا ينجسه إلا ما غير لونه أو طعمه أو ريحه." فخبر عامي مرسل»، علامه مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى،
ملاذ الأخيار في فهم تهذيب الأخبار ؛ ج‏1 ؛ ص175، 16جلد، كتابخانه آيه الله مرعشي نجفي - قم، چاپ: اول، 1406 ق.
8. «آب پاک می کند و پاک نمی شود» (خودش پاک کننده است، اما چیز دیگری که از آن پاک تر باشد و تنجس آب با آن برطرف باشد، وجود ندارد)، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي، ج 3، ص 1، ح 1، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
9. «آب همه اش پاک است تا زمانی که علم حاصل شود که ناپاک و نجس شده است»، الکافی، ج 3، ص 1، ح 2 و 3.