چگونه هر نظمی نیاز به ناظم دارد ؟

پرسش: از کجا معلوم هر نظمی پدیده است و نیاز به ناظم دارد ؟

پاسخ:
این سوال در حقیقت از دو سوال تشکیل شده است:
نخست. از کجا معلوم است که هر نظمی پدیده است.
پاسخ این سوال به دو صورت قابل ارائه است.
الف. بر اساس بررسی خود ویژگی نظم.
م1. ما میدانیم که جهان، مجموعه ای دارای نظم طبیعی و تکوینی است.
م2. این نظم، چیزی غیر از خود اجزای مجموعه است. پس
م3. نظم، زائد بر خود اجزای مجموعه است.
م4. آنچه زائد بر یک چیز باشد، عارض بر آن است نه ذاتی آن.
م5. عرض، نیاز به علت دارد چه برای بودنش و چه برای نبودنش. پس
م6. نظم (که عارض بر خود اجزای مجموعه است) نیاز به علت دارد.
بنابراین نظم این مجموعه، امری است که حادث و پدیده که نبوده است و ایجاد شده است.


ب. بر اساس بررسی ویژگی نظم و موصوف بدان
علاوه بر اینکه
م1. نظم، ویژگی اجزای این عالم است.
م2. اجزای عالم نه کل آن، حادث زمانی هستند. یعنی هر جزئی از عالم را که مشاهده میکنیم میبینیم که از زمانی ایجاد شده است و قبل از آن نبوده است.
م3. وصف یک امر حادث، خودش نیز حادث است.
بنابراین نظم نیز امری حادث است.
در این استدلال، تنها به خود نظم به عنوان یک پدیده نگاه نکردیم، بلکه به نظم و موصوف آن(عارض و معروض) همراه و توام با هم نگاه داریم.


دوم. چرا هر پدیده منظمی نیاز به ناظم دارد.
پاسخ این سوال بر اساس اصل علیت مشخص است. البته تقریر این استدلال دقیقا به صورت سوال نخست، به دو صورت و با دو جنبه قابل ارائه است.
الف. بر اساس توجه به خود ویژگی نظم.
بدین صورت که
م1. وقتی نظم امری باشد غیر از خود اجزای مجموعه، پس عارض بر آن است.
م2. عارض بر یک چیز، هم در اصل وجودش و هم در عروضش بر معروض خود نیازمند دلیل است. چرا که ذاتی نیست.
م3. آنچه در ایجاد و رفعش نیاز به موجود دیگری داشته باشد، معلول اوست.

بنابراین نظم ایجاد شده معلول است و نیازمند به علتی که آنرا ایجاد کند. پس نیازمند ناظم است که علت ایجاد نظم و عروض آن بر اجزای جهان است.


ب. بر اساس توجه به مجموع نظم و موصوف بدان
این جنبه از پاسخ نیز بدین صورت قابل تقریر است که
م1. نظم، ویژگی و وصفی است به صورت معقول ثانی فلسفی. بدین معنا که برخلاف اموری مانند سنگ و درخت و انسان و حیوان و ... وجود مستقلی در عالم خارج ندارد تا بتوان به آن اشاره کرد. پس
م2. نظم، وجود مستقلی ندارد بلکه وجودش در ضمن یک موجود دیگر است.
م3. معروض نظم، مجموع موجودات جهان است.
م4. موجودات جهان نیاز به علتی دارند و وجودشان از خودشان نیست.
وقتی موجودات جهان که معروض نظم هستند، نیازمند به خالقی هستند، بنابراین نظم هم که عارض بر آن ووصف آن است نیاز به خالق خواهد داشت.(1)


پی نوشتها:
1. حمیدرضا شاکرین، براهین اثبات وجود در نقدی بر شبهات جان هاسپرز،تهران، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر ،1385، ص290-295

www.askdin.com/showthread.php?t=62367&p=   &viewfull=1#post988020