حکمت سنگسار چیست؟

سوال:
با توجه به سختی مجازات سنگسار، حکمت این حد الهی چیست؟


پاسخ:
مقدمه1؛
برای اجرایی شدن احکام شریعت در مواردی نیز ضمانت هایی وجود دارد. به عبارتی همانطور که اجرایی شدن قانون بشری نیازمند ضمانت اجرایی است و برای تخلف از این قوانین، جریمه یا مجازاتهایی در نظر گرفته شده، در شریعت نیز به همین ترتیب جریمه یا مجازات در نظر گرفته شده تا این احکام صرفا جنبه ابلاغی و توصیه ای نداشته باشند و برای تحقق بهتر و بیشتر آنها در جامعه، وجود جریمه و مجازات ضروری است.

مقدمه2: حکم سنگسار به سختی اثبات می شود(1) لذا با توجه به شروط متعدد برای تحقق حد سنگسار، می توان گفت مهمترین انگیزه برای این حکم، بازدارندگی آن از ارتکاب زنای محصنه باشد تا تحقق عینی و خارجی آن.

طبیعت احکام جزايي، که براي مجازات مجرمين وضع مي شود، در ظاهر با نوعي خشونت همراه است، ولي اين خشونت ظاهري با در نظر گرفتن مصالحي که بر آن مترتب است امري معقول و پذيرفتني است. به طوری که خداوند متعال براى هر چيزى قانونى تعيين نموده، و براى هر کس که از قانون تجاوز کند، مجازاتى در نظر گرفته است.(2)
برای احکام شرعی گاهی روایات، حکمت هایی ذکر کرده اند که این موارد البته ممکن است جزء علت تامه باشند و دلایل دیگری هم در حکم دخیل باشد. اما برای سنگسار در روایات، حکمتی ذکر نشده است. البته در مورد زنا به طور مطلق، مفاسد شخصی و عمومی یا اجتماعی ذکر شده که با عمومیت خود، شامل زنای محصنه هم می شود.

مفاسد زنا آنقدر زیاد است که خداوند در مورد آن می فرماید: وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‏ إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبيلاً؛ و به زنا نزديك نشويد، چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است.(3) پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز در مورد آن می فرماید: چهار چيز است که هرکدام در خانه‌اي رخنه کرد، ويرانش کند و برکت در آن وارد نمي‌شود: خيانت، دزدي، مي‌خواري و زنا(4) این مفاسد تا جایی است که برخی مقدمات آن مانند چشم چرانی، بدحجابی، تنها بودن زن و مرد نامحرم و خلوت کردن آنها، لمس نامحرم و ... نیز حرام شده است.

اما در مورد پیامد های این عمل نیز امام رضا(علیه السلام) مي‌فرمايد: ازجمله مفاسدي که خدا به خاطر آن زنا را حرام فرمود، قتل و خون‌ريزي، از بين رفتن نسب‌ها، فساد مواريث، ترک سرپرستي و تربيت اطفال و... است.(5) در این روایت بیشتر به جنبه های خانوادگی و اجتماعی این گناه پرداخته شده است. البته زنای محصنه جزو بدترین انواع زنا و دارای شدیدترین مجازات آن است، چرا که مفاسد فوق در مورد زن و مردی که همسر داشته و از نظر ارضای شهوت هیچ مانعی نداشته اند، قبیح تر و شدیدتر است. این شدت از این روست که گاهی گناه دارای لذت بوده و گناهکار راه جایگزینی ندارد(هر چند نداشتن جایگزین، گناه را توجیه نمی کند) و گاهی نیز با وجود جایگزین و یا عدم میل شدید، مرتکب گناه می شود. در صورت دوم، از نظر عقلی و شرعی باید مجازات سخت گیرانه تر باشد. مثلا امام صادق(علیه السلام) در مورد پیرمرد زنا کار می فرماید: خداوند در قیامت با او سخن نمی گوید و او را پاک نکرده و برایش عذاب دردناکی است.(6) یا امیر المومنین(علیه السلام) در مورد او می فرماید: مبغوض ترین خلائق نزد خداوند متعال پیرمرد زناکار است.(7)

با توجه به مطالب مذکور، می توان از دو راه حکیمانه بودن این حکم را ثابت کرد:
اول: راه عمومی؛ با اثبات حکمت خداوند و حکیمانه بودن افعال الهی، تمام احکام شریعت با ارجاع به این صفت بی انتهای خداوند، حکیمانه خواهند بود و سنگسار هم یکی از این احکام است.
دوم: بررسی خصوص حکمتهای حکم سنگسار؛ با توجه به مفاسد بی شمار زنای محصنه و پیامدهای جبران ناپذیر آن، می توان موارد ذیل را از حکمتهای این حکم برشمرد:
1. حفظ و صیانت جامعه؛ همانطور که عرض شد، این حکم بیشتر از آنکه جامه عمل بپوشد، باعث بازدارندگی در جامعه است و همین امر باعث صیانت جامعه از این گناه خواهد شد. از طرفی حکم سنگسار با کمترین احتمال و شبهه ای منتفی می گردد که این امر نیز نشان می دهد شارع در پی مجازات نیست بلکه به دنبال جلوگیری از ارتکاب جرم است.
2. اصلاح جامعه؛ اگر با وجود جنبه بازدارندگی این حکم، کسی با وجود دسترسی به همسر و راههای ارضای شرعی شهوت، از روی خباثت و عناد دست به چنین کاری زد، اعمال حکم برای عبرت و اصلاح جامعه لازم است.
3. تطهیر مجرم و آمرزش گناه؛ قوانین اسلامی تنها دنیای انسان را پوشش نمی دهد، بلکه نگاه اصلی آنها به آخرت اوست و برای تامین آن گاهی کفارات و مجازاتهایی در نظر گرفته که اگر چه در این دنیا دردناک باشد، اما باعث پاکی او از گناه و رهایی او از عذاب اخروی خواهد شد. به همین دلیل در برخی روایات که مجرم به گناه خود اقرار کرده است، با عبارت «طهِّرنی» از امام خواستار اجرای حکم و پاکی خود در این دنیا بوده است.(8)
4. حکم رجم این فرصت را به افراد می دهد که در چنین مواقعی فورا تصمیم نگیرند و در حال خشم مستقلا اقدام به مجازات فردی که از نظر آنها خائن است نکنند چون برای اثبات خیانت چه از سوی مرد چه از سوی زن، شارع حکیم شرایط بسیار سختی قائل شده است و اگر هم قابل اثبات باشد تا اثبات جرم، فرد خاطی فرصت توبه و فرد شاکی فرصت بخشش می یابد که اگر تشریع این حکم نبود این فرصتها از دست می رفت.
البته در راه دوم ممکن است آیات یا روایات به برخی جوانب احکام اشاره داشته باشند و تمام جوانب را در بر نگیرند و حتی ممکن است در مواردی که عقل ما به آن می رسد، خطا رخ دهد، اما راه اول که همان ارجاع حکم به حکمت بی پایان الهی است، از اتقان و استحکام عقلی برخوردار است.



 


1. به عنوان مثال برخی از شرایط اثبات آن از این قرار است: شهادت چهار مرد عادل و یا چهار بار اقرار شخص مرتکب زنا؛ زمان و مکان وقوع زنا در شهادت شهود باید متحد باشد؛ شهادت شهود باید در یک مجلس باشد؛ شهادت باید بصورت معاینه باشد نه حکایت آن از دیگری؛ با امتناع حتی یک شاهد از شهادت، سه نفر دیگر محکوم به حد قذف خواهند شد؛ اقرار زانی باید در چهار مجلس مختلف باشد؛ زانی دارای همسر آزاد باشد؛ همسر او دائم باشد و برای ارتباط جنسی به او دسترسی داشته باشد؛ زانی دارای شرایط عمومی تکلیف باشد. شرایطی مانند: بلوغ، عقل، علم به حکم، عدم اجبار و ...؛ با وجود شبهه در اثبات این جرم، حد منتفی خواهد شد؛ علاوه بر شروط مذکور، شروط دیگری نیز وجود دارد که اثبات این جرم را بسیار اندک می کند.
2. كلينى، محمد بن يعقوب، (1375)،أصول الكافي، ترجمه محمد باقر كمره اى، سوم، قم، اسوه، ج7، ص375.
3. اسراء: 32.
4. شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، (1409)، وسائل الشیعه، اول، قم، موسسه آل البیت علیهم السلام، ج17، ص77.
5. همان، ج20، ص311.
6. كلينى، محمد بن يعقوب، (1375)،أصول الكافي، ترجمه محمد باقر كمره اى، سوم، قم، اسوه، ج5، ص537.
7. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، (1410)، غرر الحكم و درر الكلم، دوم، قم، دار الكتاب الإسلامي، ص200.
8. كلينى، محمد بن يعقوب، (1375)،أصول الكافي، ترجمه محمد باقر كمره اى، سوم، قم، اسوه، ج7، ص185.

http://www.askdin.com/showthread.php?t=62051&p=977336&viewfull=1#post977336