تجاوز شوهر به همسر، از نظر اسلام جرم محسوب میشود؟

پرسش
برای حفظ احترام و حیثیت زن، تجاوز شوهر به همسر یا Marital Rape در علم جرم شناسی به عنوان جرم مطرح شده است آیا این مسئله در اسلام هم مبنایی دارد؟



پاسخ
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه کنید:

نکته اول:
اسلام مطلقا نسبت به احترام و حیثیت زن، و همچنین نیازهای جنسی او بی تفاوت نبوده و نیست، این مسئله به خوبی از تعالم اسلام قابل مشاهده است:
پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:‏ «أَلَا خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لِنِسَائِهِ وَ أَنَا خَيْرُكُمْ لِنِسَائِي»؛ آیا شما را از بهترینتان آگاه نسازم؟ بهترین شما بهترینتان نسبت به زنانتان است، و من برترین شما نسبت به همسرانم هستم.(1)
ملاک برتری انسان، برتری در رفتار با همسر دانسته شده است، این خیلی فراتر از توصیه به مهربانی و مانند آن است، اصلا ملاک قرار گرفته است!
امام صادق(سلام الله علیه) می فرمایند: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْسَنَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ زَوْجَتِه‏»؛ خدا رحمت کند مردی که رابطه اش با همسرش را نیکو کند.(2)

همین که اسلام مجازات تجاوز به عنف را اعدام قرار داده است نشان از اهتمام این آیین آسمانی نسبت به حیثیت و احساسات زن است، اسلام جان تجاوز کننده را هم طراز این حیثیت دانسته و حکم اعدام صادر کرده است! این خیلی نگاه بلندی است.
در حالی که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته این اهمیت وجود ندارد، و آن را جرمی نمیبینند که بخواهند به خاطر آن یک انسان را بکشند.

نکته دوم:
این حکم را باید در فضای اسلامی دید، نه در فضای غربی!!
بنده همواره تأکید داشته ام که دین مثل پازل می ماند باید احکام آن را در کنار هم دید، مثلا نصفه بودن ارث زن در غرب هرگز عادلانه نخواهد بود چرا که مخارج زن در غرب با خود اوست، اما در اسلام که مخارج زن تماما با شوهر است عادلانه بوده و تساوی ارث ناعادلانه است! بنابراین هر حکم اسلامی را باید در نظام جامع و در کنار سایر احکام دید.
اسلام برخلاف غرب تمام دربهای ارضاء غریزه جنسی را بسته است به جز ارضاء جنسی از طریق ازدواج(3) بنابراین مرد در اسلام برای ارضاء غریزه جنسی راهی جز ازدواج ندارد؛ اما مرد غربی با این محدودیت روبرو نیست.

بله برای مرد غربی که بدون محدودیت کاملا فضا برای ارضا از طریق غیر همسرش مهیا است بگوییم هرگز حق نداری همسرت را وادار به رابطه کنی منطقی و عادلانه به نظر میرسد، اما برای مردم مسلمان چطور؟

اینکه قبل از ازدواج بگوییم راه ارضاء برای مرد فقط ازدواج است، و بعد از ازدواج هم پیش روی این ارضاء موانعی قرار دهیم که مرد نتواند خود را ارضاء کند واقعا ظلم در حق مرد بوده و منطقی نیست.

بله، زن هم می تواند آزادی که در غرب وجود دارد را برای مردش به صورت مشروع ترتیب دهد تا در آن صورت بتوانیم با شرایط یکسان وضعیت را بررسی کنیم، یعنی زن اگر نمی تواند خودش همسرش را ارضاء کند، با ازدواج موقت یا مجدد همسرش موافقت کرده یا اگر شوهرش چند همسر دارد نوبتش را به همسر دیگر بدهد، در این صورت شرایط برای این مرد تا حدی مشابه غرب میشود، و می توان روی مسئله اجبار جنسی بحث کرد.
اما اینکه زن نه خودش همسرش را ارضاء کند و نه اجازه بدهد او از طریق مشروع دیگری ارضاء شود خب منطقی نیست.


نکته سوم:
احکام اسلام نشأت گرفته از یک انسان شناسی عمیق از سوی خالق اوست، مرد و زن هر دو نیازهای عاطفی و جنسی دارند، اما در زن عاطفه مقدم بر جنسیت است، و در مرد جنسیت مقدم بر عاطفه است، زن باید پیوند عاطفی داشته باشد تا لذت جنسی ببرد، و مرد با لذت جنسی محبتش به همسر افزایش پیدا می کند.
لذا اسلام هنگامی که می خواهد به مردان در خصوص همسرانشان توصیه کند، توصیه هایش عاطفی است، اینکه امنیت به او بده، به او ابراز محبت کن، و...؛ اما هنگامی که می خواهد به زنان در خصوص شوهرانشان توصیه کند توصیه هایش جنسی است، چون به اهمیت این مسئله واقف است.

اخلاق مرد، آرامش مرد در گرو این تأمین جنسی است، عدم تحقق این مسئله خواسته یا ناخواسته روابط بین زن و شوهر را سرد می کند، امار طلاق به خاطر مسائل جسی کم نیست.
این مسئله در نگاه اسلام نسبت به مردان به قدری اهمیت دارد که اسلام اصلا توصیه می کند زن پیش قدم شود، اصلا منتظر رجوع مرد نشود، این مسئله علاوه بر آرامش مرد درون خانواده، او را در بیرون از خانواده همواره چشم و دل سیر نگه میدارد.

بسیاری از مردهای که در جامعه دچار انحراف میشوند ریشه در درون خانواده شان دارد، این مسئله ی کم اهمیتی نیست، نباید به سادگی از کنار آن گذشت، حفظ جامعه در گرو تأمین زن و مرد در درون خانواده، و حجاب و حیا در بیرون از خانواده است، لذا امام صادق(سلام الله علیه) به زیبایی می فرماید:

«خَيْرُ نِسَائِكُمُ‏ الَّتِي‏ إِذَا خَلَتْ‏ مَعَ‏ زَوْجِهَا خَلَعَتْ‏ لَهُ دِرْعَ الْحَيَاءِ وَ إِذَا لَبِسَتْ لَبِسَتْ مَعَهُ دِرْعَ الْحَيَاء»؛ ؛ بهترین زنان شما زنی است که در خلوت با شوهر لباس حیا را از تن به در کند، و هرگاه برای حضور درجامعه لباس می پوشد لباس و پوشش حیا را نیز با آن بپوشد.(4)

نکته چهارم:
تأمین جنسی مرد از وظائف زن، و تأمین نیازهای زن از وظائف مرد است، همانطور که اگر مردی حتی به خاطر فقر مخارج همسرش را نداشته باشد اگر بخواهد زنش را نگه دارد دادگاه او را به تأمین نیازهای همسرش اجبار می کند، ولو حتی یک روز این نیز تأمین نشده باشد! لذا زن هم نمی تواند نیاز همسرش را به بهانه اینکه او میتواند تحمل کند به عقب بیندازد، او در این خصوص وظیفه دارد.
علاوه بر اینکه خودِ این حق جنسی نیز فقط متعلق به مرد نیست، بلکه زن هم حق جنسی بر عهده مرد دارد که باید تأمین شود، یعنی اگر مرد هم آن حداقلی که در اسلام گفته شده را رعایت نکند به ادای حق همسر اجبار میشود، این به معنای بی احترامی و حیثیت شکنی شخصیت مرد نیست، چون بالاخره زن و مرد در برابر یکدیگر حقوق و مسئولیت هایی دارند.


نکته پنجم:
باید توجه کنید که اسلام اگرچه حق مرد برای ارتباط جنسی را به رسمیت می شناسد اما هیچ اجبار و استحبابی در خصوص رابطه در جایی که زن راضی نیست وجود ندارد، بلکه قطعا از نظر اسلام اگر زن راضی به ارتباط نیست بهتر است مرد زمان ارتباط جنسی را به زمان دیگری بیندازد، این مسئله از روایات متعددی معلوم میشود، مثلا پیامبر(صلی الله علیه و آله) در روایتی ارضای جنسی مرد بدون اینکه مقدمات ارتباط را فراهم کند تا همسرش نیز کام بگیرد را جفا دانسته اند:

«ثَلَاثَةٌ مِنَ الْجَفَاءِ أَنْ يَصْحَبَ الرَّجُلُ الرَّجُلَ فَلَا يَسْأَلَهُ عَنِ اسْمِهِ وَ كُنْيَتِهِ وَ أَنْ يُدْعَى الرَّجُلُ إِلَى طَعَامٍ فَلَا يُجِيبَ أَوْ يُجِيبَ فَلَا يَأْكُلَ وَ مُوَاقَعَةُ الرَّجُلِ أَهْلَهُ قَبْلَ الْمُلَاعَبَةِ»؛ سه چیز از جفاست؛ مردی با مرد دیگر مصاحب و همراه شود، ولی اسم و کنیه او را نپرسد، و مردی به خوردن طعام دعوت شود، ولی قبول نکند یا نخورد، و مردی که قبل از برآورده کردن نیاز جنسی زن با او رابطه جنسی برقرار کند. (5)

و امیرالمومنین(سلام الله علیه) نیز فرموده اند:
«إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْتِيَ زَوْجَتَهُ فَلَا يُعَجِّلْهَا فَإِنَّ لِلنِّسَاءِ حَوَائِج‏»؛ هر گاه یکی از شما بخواهد با همسرش (برای رابطه‌ی جنسی) خلوت سازد، نباید در این امر شتاب ورزد، زیرا زنان را نیازهایی است.(6)

باید توجه داشت اسلام بدنبال این است که زن و شوهر آنچنان صمیمی باشد که بحث تمکین و اجازه خروج از خانه و بحث نفقه و مهریه و مانند آن اصلا بین آنها مطرح نباشد، این احکام در حقیقت خط قرمزی است که اسلام برای زن و شوهرهای ناسازگار تعیین کرده است، یعنی کف کار است، خط قرمزهای حداقلی است.

نکته ششم:
نکته دیگری که ذکر آن اهمیت دارد این است که فرض سخن در جایی است که مرد واقعا نیاز جنسی دارد، بله اگر مرد میل جنسی نداشته باشد و به نیت آزار زن با او ارتباط جنسی برقرار کند که قطعا از نظر اخلاقی گناه کرده است.
نیت در اسلام خیلی اهمیت دارد، لذا اینجا حکم متوقف بر این است که هدف مرد واقعا ارضای جنسی باشد، ولو آنکه به گناه نمی افتد، اما احساس نیاز جنسی دارد یا هدفش آزار زن است.
اسلام قطعا با دومی مخالف است و آن را گناه به شمار می آورد و روز قیامت هم آن مرد بازخواست خواهد داشت، اما با توجه به اینکه نیت یک مسئله درونی است و قابل کشف نیست، و این آقا هم به این خانم محرم بوده و حق رابطه جنسی دارد این ارتباط اجباری گناه کیفری به شمار نمیرود.

نکته هفتم:
این ضرورت تمکین زن نسبت به شوهر در جایی است که عذری در کار نیست، وگرنه زن اگر بیمار است یا مشکل قابل توجهی مانند آن دارد هرگز اسلام اجازه اجبار و مانند آن نمیدهد.
در مورد احساسات زن هم اسلام هرگز نسبت به احساسات و عواطف زن بی تفاوت نبوده و نیست، لذا می بینید که برای متجاوز به عنف حکم اعدام وضع نموده است در حالی که این مسئله در نگاه عموم کشورهای غربی مسئله ای نیست که بخواهند در برابر آن انسان را اعدام کنند!

همچنین حس تجاوز در جایی است که نامحرمی وارد حریم زن شود، اما مرد مَحرمی که با رضایت خود این خانم به عنوان همسرش با او زندگی میکند، و با این زن ارتباط جنسی داشته و دارد، اینکه مثلا الان این زن به هر دلیل میل ارتباط جنسی ندارد رابطه جنسی شوهر مطلقا تجاوز محسوب نمیشود، او همسرش است، زن از اصل رابطه با او ابایی ندارد، فقط بر سر موقعیت حالی و زمانی آن اختلاف نظر دارد؛ این خیلی فرق می کند تا مرد نامحرمی وارد حریم خصوصی او شود که زن از اصل ارتباط با او ابا دارد...!!
لذا بنده مطلقا موافق تعبیر «تجاوز» در این خصوص نیستم.

نکته هشتم:
اسلام هرگز موافق کتک زدن به آن نگاهی که در غرب برداشت میشود و خشونت های جنسی نسبت به زنان تلقی میشود نیست، دستور قرآن کریم هم اول موعظه، بعد جدا کردن بستر و سپس در مرحله بعدی زدنی است با چوب مسواک که هرگز سرخ و کبود و سیاه نشود، خب طبیعی است که زن از چنین زدنی دردش نمی گیرد، پس منظور از زدن هم کتک زدن به منظور تنبیه بدنی نیست! اما اینکه منظور چیست مقدماتی دارد که به موضوع تاپیک مربوط نبوده و مجال خود را می طلبد.

شاید تعبیر «تجاوز» هم نشأت گرفته از همین برداشت باشد، یعنی تجاوز با اجبار و کتک..!! وگرنه آن چیزی که اسلام اجازه داده تجاوز نیست و اسلام هم ان را تجاوز نمی داند.
در روایتی هم که فرموده اید سخن از زدن است که نهی شده است!! نه رابطه جنسی!

لذا اگر مردی همسرش را زد و او را سرخ و کبود کرد قطعا قابل پیگرد قانونی خواهد بود.

_______________________________
1. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، مؤسسة آل البيت‏(ع)، چاپ اول، 1409ق، قم، ج20، ص171.
2. همان، ج20، ص170.
3. البته بحث «کنیز» هم در سابق بوده که امروزه دیگر موضوعی ندارد.
4. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1407ق، تهران، ج5، ص324.
5. وسائل الشیعه،ج20، ص119.
6. همان،ج٢٠،ص١١٧.

 

http://www.askdin.com/showthread.php?t=61120&p=960172&viewfull=1#post960172